!! دانشگاه پادگان نیست
جنبشهاي بزرگ جهان ، پيروزمندي هاي خود را پيش از هر امر ديگر ، از درك نقادانه ي تجربه اي كسب مي كنند كه در تاريخ زنده ي مبارزه اشان ، هر لحظه آن را پشت سر مي گذارند .
انتظار بازگشت جنبش دانشجويي ايران به مسير پاكوفته « اصلاحات » و تكرار پروژه ي شكست خورده ي « دنباله روي از اميدواران به مراجع قدرت » ، نفي مغرضانه و آگاهانه ي تك تك امكانات نويافته ي پيروزي اين جنبش در حركت به سوي خواسته هاي بر حق آن است .
گسست جنبش دانشجويي از « فلسفه و جنبش سياسي موسوم به اصلاح طلبي » ، جز محصول درك نقادانه امروز جنبش از همان تجربه ي منتهي به شكست « اصلاحات » چيز ديگري نيست . اين گسست ، گشايش دريچه ي اميدي ست كه استقلال جنبش دانشجويي از دستگاه قدرت و ايستادن آن بر پاهاي آزموده ي خود را نويد مي دهد .
آگاهي جنبش از اين حقيقت كه او عضو پوينده و متكاملي از اندامواره (ارگانيسم ) روبه رشد جامعه ايران بوده و از اين رو در ارتباط و هم سرنوشتي ارگانيك با ديگر جنبش هاي مترقي اين جامعه است ،هم اكنون دانشگاه و دانشجويان را از قالب تنگ يك صنف سياسي معترض به در آورده و آنرا به جنبشي اجتماعي و همبسته ي ناگزير مبارزات پيگير كارگران ، زنان ، جوانان و ديگر گروهها و اقشار تحت ستم جامعه تبديل كرده است . سياسي گري امروزي جنبش دانشجويي ، به همين سبب مي بايست از عضويت اكتيو اجتماعي و دخالتگري پيگيرانه او در هر امر كوچك و بزرگ جامعه ايران نشأت گيرد .
امسال 16 آذر روزي ست كه دانشگاه هاي سراسر كشور رو به جامعه ايستاده و تداوم مبارزه اشان براي دستيابي به جامعه اي آزاد و برابر براي همه گان را به يكايك مردم اعلام مي كنند . تجربه ي كنوني جنبش دانشجويي ، در كنار تجربه ي مبارزات سرسختانه ي طبقه ي كارگر و جنبش آزادي خواهانه ي زنان ايران ، محصول آگاهي اين جنبشها از اين حقيقت است كه « دست يابي به مطالبات بر حق مردم تنها به نيروي اتحاد مردمي و بريدن قاطعانه از هرگونه دخالت از بالا و يا از خارج ممكن است » .
با در نظر گرفتن چنين حقايقي ست كه امروز جنبش دانشجويي اعلام مي كند كه خواسته هاي خود را نه از طريق متوسل شدن به درگاه مراجع قدرت داخلي و خارجي ، بلكه با اصرار قاطعانه دانشجويان بر اتكا به نيرو و اراده ي آگاهانه ي خود مردم ايران به شرح زير دنبال مي كند :
یک) جنبش دانشجويي به زندگي در جامعه اي اميد دارد كه در آن فرد فرد انسانها از آزادي هاي سياسي – اجتماعي خود ( به عنوان حق طبيعي افراد بشر ) بهره مند بوده و در آن از تمامي امكانات و ثروتهاي جامعه به طور برابر برخوردار باشند . تنها در چنين جامعه اي ست كه امكان اعتلاي استعدادهاي نهان جامعه فراهم مي آيد . جنبش بر اين باور است كه دست يافتن به چنين جامعه اي جز از طريق اتحاد مستحكم آن با ديگر جنبشهاي روبه جلوي جامعه به ويژه جنبش طبقه كارگر و جنبش زنان غير ممكن است . با در نظر قرار دادن اين افق متعالي ست كه ديگر خواسته هاي دانشجويان به صورت لوازم و شروط اوليه رسيدن به چنين جامعه اي ، در ادامه مطرح مي شود .
دو) جنبش خواستار حذف فضاي شبه نظامي دانشگاه ها – به همراه تمامي علايم و عواقب آن از قبيل احكام انضباطي سنگين و پوشش اجباري دختران دانشجو ( به عنوان نمونه اي از تبعيض و تفكيك جنسي ) ، اخراج اساتید ، طرح ستاره دار کردن دانشجویان ، ثبت نام مشروط دانشجویان تحصیلات تکمیلی ، تفکیک جنسی سرویس ها و بوفه های دانشکده ها – در تمام دانشگاه هاي كشوربوده و ضمنا ً به جد خواستار محاكمه ي عاملان قتل دانشجوي سبزواري مي باشد .
سه) آزادي فعاليت تشكلها و نشريات مستقل دانشجويي ، مصون از هر گونه تيغ سانسور – را حق گذشت ناپذير دانشجويان دانسته و در مسير تحقق اين خواسته پيگيرانه تلاش خواهد كرد .
چهار) با توجه به عملکرد ضعیف وزارت علوم ، خواستار برکناری فوری وزیر علوم و رؤسای انتصابی دانشگاه ها می باشد .
پنج) با پافشاري بر حق بديهي آزادي بيان ، خواستار لغو تمامي احكام قضايي مربوط با فعالين سياسي كشور و آزادي زندانيان سياسي – به ویژه دکتر زرافشان وکیل پرونده ی قتلهای زنجیره ای - مي باشد .
شش) از كوچكترين مطالبات و مبارزات طبقه ي كارگر ايران قویا ً دفاع كرده و خود را متحد استراتژيك جنبش كارگري ايران مي داند و از آزادي تشكيل سنديكا و تشكلهاي آزاد و مستقل كارگري و نیز حق اعتصاب کارگران قاطعانه حمايت مي كند . خواستار لغو اصلاحیه ی قانون کار بوده و ضمنا ً پيگيرانه خواهان آزادي آقاي منصور اسانلو – رئيس هيأت مديره ي سنديكاي اتوبوس راني تهران - و باز گرداندن ايشان و همكاران شان به محيط كار مي باشد .
هفت) قويا ًخواستار برابري مطلق زنان و مردان در عرصه ي حقوقي ، سياسي و اجتماعي و رفع هرگونه تبعيض جنسي بر عليه زنان مي باشد .
هشت) جنبش با هر گونه دخالت خارجي – اعم از اشكال نظامي يا الگوي فرساينده ي تحريمهاي سياسي و اقتصادي – در سرنوشت مردم ايران به جد مخالف بوده و اعلام مي كند كه نتايج چنين اقداماتي تنها فلاكت و سيه روزي هرچه بيشتر مردم اين كشور را به همراه خواهد داشت . اين سيه روزي با فراهم شدن شرايط براي سربرآوردن خطرناك ترين نيروهاي تبهكار جامعه با قوت هر چه تمام تر بازتوليد خواهد شد .
دانشگاه امروز سنگري براي پاسداري از حقوق و آزادي هاي مردم ايران است . بقاي اين سنگر و گسترش دامنه ي فتوحات آن تنها در پرتو اتحاد جنبشهاي بر آمده از بطن همين « مردم » ممكن خواهد بود . به همين سبب جنبش دانشجويي نيروهاي مترقي بالقوه و بالفعل موجود در جامعه را به اتحاد با يكديگر براي رسيدن به خواسته ها و مطالبات همسويه اشان فرا مي خواند .
در همین راستا ، در تاریخ چهار شنبه ، 15 آذر از ساعت 12 ظهر ، تجمع بزرگ دانشجویان تهران در مقابل دانشکده ی فنی دانشگاه تهران برگزار می شود . همه ی دانشجویان و آزادی خواهان جامعه را به شرکت در این تجمع فرا می خوانیم .
جمعی از دانشجویان آزادی خواه و برابری طلب دانشگاه های ایران
انتظار بازگشت جنبش دانشجويي ايران به مسير پاكوفته « اصلاحات » و تكرار پروژه ي شكست خورده ي « دنباله روي از اميدواران به مراجع قدرت » ، نفي مغرضانه و آگاهانه ي تك تك امكانات نويافته ي پيروزي اين جنبش در حركت به سوي خواسته هاي بر حق آن است .
گسست جنبش دانشجويي از « فلسفه و جنبش سياسي موسوم به اصلاح طلبي » ، جز محصول درك نقادانه امروز جنبش از همان تجربه ي منتهي به شكست « اصلاحات » چيز ديگري نيست . اين گسست ، گشايش دريچه ي اميدي ست كه استقلال جنبش دانشجويي از دستگاه قدرت و ايستادن آن بر پاهاي آزموده ي خود را نويد مي دهد .
آگاهي جنبش از اين حقيقت كه او عضو پوينده و متكاملي از اندامواره (ارگانيسم ) روبه رشد جامعه ايران بوده و از اين رو در ارتباط و هم سرنوشتي ارگانيك با ديگر جنبش هاي مترقي اين جامعه است ،هم اكنون دانشگاه و دانشجويان را از قالب تنگ يك صنف سياسي معترض به در آورده و آنرا به جنبشي اجتماعي و همبسته ي ناگزير مبارزات پيگير كارگران ، زنان ، جوانان و ديگر گروهها و اقشار تحت ستم جامعه تبديل كرده است . سياسي گري امروزي جنبش دانشجويي ، به همين سبب مي بايست از عضويت اكتيو اجتماعي و دخالتگري پيگيرانه او در هر امر كوچك و بزرگ جامعه ايران نشأت گيرد .
امسال 16 آذر روزي ست كه دانشگاه هاي سراسر كشور رو به جامعه ايستاده و تداوم مبارزه اشان براي دستيابي به جامعه اي آزاد و برابر براي همه گان را به يكايك مردم اعلام مي كنند . تجربه ي كنوني جنبش دانشجويي ، در كنار تجربه ي مبارزات سرسختانه ي طبقه ي كارگر و جنبش آزادي خواهانه ي زنان ايران ، محصول آگاهي اين جنبشها از اين حقيقت است كه « دست يابي به مطالبات بر حق مردم تنها به نيروي اتحاد مردمي و بريدن قاطعانه از هرگونه دخالت از بالا و يا از خارج ممكن است » .
با در نظر گرفتن چنين حقايقي ست كه امروز جنبش دانشجويي اعلام مي كند كه خواسته هاي خود را نه از طريق متوسل شدن به درگاه مراجع قدرت داخلي و خارجي ، بلكه با اصرار قاطعانه دانشجويان بر اتكا به نيرو و اراده ي آگاهانه ي خود مردم ايران به شرح زير دنبال مي كند :
یک) جنبش دانشجويي به زندگي در جامعه اي اميد دارد كه در آن فرد فرد انسانها از آزادي هاي سياسي – اجتماعي خود ( به عنوان حق طبيعي افراد بشر ) بهره مند بوده و در آن از تمامي امكانات و ثروتهاي جامعه به طور برابر برخوردار باشند . تنها در چنين جامعه اي ست كه امكان اعتلاي استعدادهاي نهان جامعه فراهم مي آيد . جنبش بر اين باور است كه دست يافتن به چنين جامعه اي جز از طريق اتحاد مستحكم آن با ديگر جنبشهاي روبه جلوي جامعه به ويژه جنبش طبقه كارگر و جنبش زنان غير ممكن است . با در نظر قرار دادن اين افق متعالي ست كه ديگر خواسته هاي دانشجويان به صورت لوازم و شروط اوليه رسيدن به چنين جامعه اي ، در ادامه مطرح مي شود .
دو) جنبش خواستار حذف فضاي شبه نظامي دانشگاه ها – به همراه تمامي علايم و عواقب آن از قبيل احكام انضباطي سنگين و پوشش اجباري دختران دانشجو ( به عنوان نمونه اي از تبعيض و تفكيك جنسي ) ، اخراج اساتید ، طرح ستاره دار کردن دانشجویان ، ثبت نام مشروط دانشجویان تحصیلات تکمیلی ، تفکیک جنسی سرویس ها و بوفه های دانشکده ها – در تمام دانشگاه هاي كشوربوده و ضمنا ً به جد خواستار محاكمه ي عاملان قتل دانشجوي سبزواري مي باشد .
سه) آزادي فعاليت تشكلها و نشريات مستقل دانشجويي ، مصون از هر گونه تيغ سانسور – را حق گذشت ناپذير دانشجويان دانسته و در مسير تحقق اين خواسته پيگيرانه تلاش خواهد كرد .
چهار) با توجه به عملکرد ضعیف وزارت علوم ، خواستار برکناری فوری وزیر علوم و رؤسای انتصابی دانشگاه ها می باشد .
پنج) با پافشاري بر حق بديهي آزادي بيان ، خواستار لغو تمامي احكام قضايي مربوط با فعالين سياسي كشور و آزادي زندانيان سياسي – به ویژه دکتر زرافشان وکیل پرونده ی قتلهای زنجیره ای - مي باشد .
شش) از كوچكترين مطالبات و مبارزات طبقه ي كارگر ايران قویا ً دفاع كرده و خود را متحد استراتژيك جنبش كارگري ايران مي داند و از آزادي تشكيل سنديكا و تشكلهاي آزاد و مستقل كارگري و نیز حق اعتصاب کارگران قاطعانه حمايت مي كند . خواستار لغو اصلاحیه ی قانون کار بوده و ضمنا ً پيگيرانه خواهان آزادي آقاي منصور اسانلو – رئيس هيأت مديره ي سنديكاي اتوبوس راني تهران - و باز گرداندن ايشان و همكاران شان به محيط كار مي باشد .
هفت) قويا ًخواستار برابري مطلق زنان و مردان در عرصه ي حقوقي ، سياسي و اجتماعي و رفع هرگونه تبعيض جنسي بر عليه زنان مي باشد .
هشت) جنبش با هر گونه دخالت خارجي – اعم از اشكال نظامي يا الگوي فرساينده ي تحريمهاي سياسي و اقتصادي – در سرنوشت مردم ايران به جد مخالف بوده و اعلام مي كند كه نتايج چنين اقداماتي تنها فلاكت و سيه روزي هرچه بيشتر مردم اين كشور را به همراه خواهد داشت . اين سيه روزي با فراهم شدن شرايط براي سربرآوردن خطرناك ترين نيروهاي تبهكار جامعه با قوت هر چه تمام تر بازتوليد خواهد شد .
دانشگاه امروز سنگري براي پاسداري از حقوق و آزادي هاي مردم ايران است . بقاي اين سنگر و گسترش دامنه ي فتوحات آن تنها در پرتو اتحاد جنبشهاي بر آمده از بطن همين « مردم » ممكن خواهد بود . به همين سبب جنبش دانشجويي نيروهاي مترقي بالقوه و بالفعل موجود در جامعه را به اتحاد با يكديگر براي رسيدن به خواسته ها و مطالبات همسويه اشان فرا مي خواند .
در همین راستا ، در تاریخ چهار شنبه ، 15 آذر از ساعت 12 ظهر ، تجمع بزرگ دانشجویان تهران در مقابل دانشکده ی فنی دانشگاه تهران برگزار می شود . همه ی دانشجویان و آزادی خواهان جامعه را به شرکت در این تجمع فرا می خوانیم .
جمعی از دانشجویان آزادی خواه و برابری طلب دانشگاه های ایران
No comments:
Post a Comment