Sunday, December 31, 2006

١٦ آذر بیان همبستگی جنبش دانشجویی با مبارزات آزادی خواهانه و دموکراتیک مردم ایران است!

امسال بزرگداشت ١٦ آذر، روز دانشجو در شرایط کاملاً متفاوتی با سال¬های گذشته جریان یافت. در روزهای پیش از آن دانشجویان با برگزاری متینگها، تظاهرات و پخش اعلامیه در دانشگاههای ایران، با شور و هیجان باستقبال این روز تاریخی شتافتند.
در اطراف دانشگاه تهران، از روزها پیش پوسترهای بزرگی برای اعلام برنامه¬های این روز، بر دیوارهای خیابان¬ها به چشم می¬خورد. رژیم نیز برای مقابله با دانشجویان مبارز با احضار دانشجویان فعال به وزارت اطلاعات و تحت فشار قراردادن خانواده¬های آنها کوشید طبق معمول با ایجاد جو رعب و وحشت از بسیج دانشجویان برای بزرگداشت این روز تاریخی جلوگیری کند. با این همه روز 15 آذر امسال، دانشگاه¬های ایران شاهد تظاهرات و تجمع پرشور دانشجویان بود. درهای آهنین دانشگاه را که برای جلوگیری از تجمع دانشجویان بسته بودند، با خشم و فریادهای "دانشجو میمیرد، ذلت نمی پذیرد!"، "مرگ بر استبداد"، "مرگ بر دیکتاتور" درهم شکسته شد و دانشجویان ونیز مردم عادی توانستد به درون دانشگاه راه یابند و به تجمع بپیوندند.
ادامه ی مطلب را بخوانید
نوشته: جابر کلیبی
به نقل از : سایت آزادی بیان

گفتگو با دکتر ناصر زرافشان




Wednesday, December 27, 2006

تعدادي از دانشجويان دانشگاه صنعتي تبريز در اعتراض به صدور حكم براي 9 نفر از دانشجويان اين دانشگاه سه شنبه مقابل دفتر رياست دانشگاه تجمع كردند

متاسفانه در هيچ كدام از جلسات كميته انضباطي، دانشجويان حضور نداشتند و حكم صادر شده براي آنها توبيخ كتبي، درج در پرونده و پرداخت خسارت بوده است. جالب آنكه جلسه‏ي كميته‏ي انضباطي در 12 شهريورماه برگزار شده كه در آن زمان دانشگاه تعطيل بوده است و مسوولان، جلسه را به صورت غيابي برگزار كرده و هيچ اطلاعي به دانشجويان نداده اند.

ترم گذشته، تعدادي از دانشجويان به دليل مشكلات خوابگاهي و صنفي در دانشگاه تحصن كردند اما به دانشجويان قول داده شد كه هيچكدام از دانشجويان شركت كننده در تجمع به كميته انضباطي احضار نشوند، اما برخلاف آن براي دانشجويان حكم صادر شده است.

روز سه شنبه جمعي از دانشجويان در مقابل دفتر رياست دانشگاه در اعتراض به اين موضوع تجمع كردند و قطعنامه اي نيز در اين خصوص صادر شد.

قطعنامه اتمام حجت دانشجويان دانشگاه سهند با رياست دانشگاه

پس از گذشت هفت ماه از تحصن اخير، شاهد تحولات شگرفي در زمينه فعاليت هاي دانشجويي و فضاي حاکم بر دانشگاه بوده ايم. از تابستان گذشته تاکنون کميته انضباطي به بدترين و غير قانوني ترين شکل، تشکيل جلسه داده است. احکامي چون محروميت از تحصيل، اخراج از خوابگاه و احکام توبيخي را صادر نموده است. جالب اينکه براي اين احکام دلايلي از ديد خود موجه! يافته است. به بيان صحيح تر، دانشجويان فعال را به بهانه هايي چون آسيب زدن به اموال دانشگاه، اعتياد و سرقت محکوم نموده­اند. بدون شک هدف مسوولان از اين اعمال خاموش­کردن صداي دانشجو در دفاع از حق خود مي­باشد. جلوه دادن دانشجويان فعال به عنوان کساني که شأن دانشجو را زير سوال برده­اند، ناجوانمردانه ترين ترفند کميته انضباطي بوده است. دکتر چناقلو رياست دانشگاه در پايان تحصن متعهد شدند که هيچ دانشجويي به بهانه تحصن به کميته انضباطي فراخوانده نشود اما در کمال بي­شرمي دانشگاه به صورت غيابي و با استناد به گزارش اداره حراست، دانشجويان را محکوم به پرداخت خسارت و حکم توبيخ کتبي نموده است. جناب آقاي دکتر چناقلو اين پرسش براي ما باقي است پس شما براي چه کساني از متحصنين اعلام مصونيت کرديد؟ آيا دانشجويان غير ازاين موارد جزئي مرتکب قانون­شکني شده بوده­اند که شما براي آنها اعلام عفو عمومي اعلام نموده ايد؟ بهتر است قول خود را پس بگيريد آن وقت خواهيم ديد به چه بهانه ديگري مي توانيد دانشجويان را کميته کنيد. تماس با خبرگزاري­ها بر طبق قوانين جمهوري اسلامي آزاد است .شما با استناد به کدامين قانون و آيين نامه دانشجويان را محاکمه مي نماييد؟ از ابتداي سال جاري و با قطعي شدن تعويض معاونت دانشجويي، دکتر قاليچي با ايجاد فضاي رعب و وحشت در دانشگاه و احضارهاي پياپي دانشجويان به کميته انضباطي، سعي در آرام نمودن فضاي دانشگاه در انتهاي دوره معاونت خويش نمودند. ايشان به عنوان نماينده جناب عالي بدون در نظر گرفتن اينکه تا چه اندازه به دانشجويان و فضاي فرهنگي آسيب خواهند رساند مرتکب چنين اعمالي شدند. تعليق انجمن اسلامي دانشگاه که نهادي کاملا مقبول در تمام دانشگاه­هاي کشور است نشان داد که مسئولين بي شرمانه، سعي در پاک کردن صورت مساله و تک­صدايي کردن فضاي دانشگاه دارند. همچنين شايان ذکر است حکمي که در مورد تخلف بسيج دانشجويي با توجه به مجرم شناخته شدن اين نهاد از سوي هيات منصفه صادر گرديده ، کماکان به اجرا در نيامده است.

اداره حراست دانشگاه نيز به مرکز فوريت هاي پليس تبديل گرديده است. گويا اين نهاد فراموش کرده که اينجا دانشگاه است. اقدامات ايضايي، خودسرانه و حکومت نظامي در خوابگاه پسران، گرفتن تلفن همراه يکي از دانشجويان بدون رضايت دانشجو، احضار متعدد دانشجويان به اداره حراست همه نشان از پليسي شدن فضاي دانشگاه دارد. شوراي فرهنگي دانشگاه و امور فرهنگي با ايجاد سد و مانع در راه فعاليت هاي فرهنگي باعث گرديده که هيچ نشريه جديدي در دانشگاه انتشار نيابد و نشريه­هاي موجود نيز تحت تاثير تيغ سانسور قرار گيرند. وضعيت اسفبار کانون هاي فرهنگي نيز دليل ديگري بر کم کاري ها و غرض ورزي هاي شوراي فرهنگي و امور فرهنگي مي باشد. امکانات رفاهي ضعيف دانشگاه نيز که حديث مکرر اعتراضات گرديده است.

حال با در نظر گرفتن جميع اين شرايط، ما جمعي از دانشجويان دانشگاه صنعتي سهند اعلام مي کنيم که فضاي فعلي دانشگاه را در شان دانشجو نمي دانيم، توهين به شخصيت دانشجو و گرفتن حق اعتراض از وي را به هيچ عنوان نمي پذيريم و اعلام مي داريم که تنها به علت نزديکي ايام امتحانات، اقدامي در جهت تغيير اين فضا انجام نمي دهيم اما بدون شک اين کار را وظيفه خود دانسته و تنها تا ابتداي ترم تحصيلي جديد به شما (رياست دانشگاه) و مجموعه دانشگاه مهلت خواهيم داد. بالطبع پس از آن، دانشجويان تعهدي در قبال شما و دانشگاه نخواهند داشت.

درخواست­هاي دانشجويان به شرح زير است:

1- لغو کليه­ي کميته­هاي انضباطي مربوط به تحصن بدون هيچ گونه قيد و شرطي.

2- نظارت دقيق دانشجويان از طريق انتخاب نماينده در کميته انضباطي (با تفويض اختيار انتخاب از دانشگاه به دانشجو)

3- لغو نظارت استصوابي و برخورد قانوني و آيين نامه اي با تشکل هاي منتخب دانشجويي.

4- صدور حکم تنبيهي براي بسيج دانشجويي مطابق با آيين نامه تشکل هاي دانشجويي.

5- مشخص شدن وضعيت امنيتي دانشگاه (تحت هر عنواني حراست دانشگاه حق برخورد با دانشجويان را نداشته و اين کار فقط از کانال دانشگاه صورت گيرد.)

احضار فعالین دانشگاه مازندران به کمیته انضباطی

هشت تن از دانشجویان دانشگاه مازندران به کمیته انضباطی احضار شدند. بیژن صباغ، آرش پاکزاد و شش تن از دانشجویان و فعالین دانشگاه مازندران به کمیته انضباطی احضار شدند. گفتن است دلیل احضار ایشان تجمع مراسم 16 آذر و همچنین فروش نشریه توفان (نشریه همان دانشگاه) در دانشگاه بوده است.

نامه سرگشاده دانشجویان محروم از تحصیل در پاسخ به اظهارات اخیر وزیر علوم

متن نامه:

اظهارات اخیر جناب وزیر علوم باعث تعجب وتحیرهر داور بی نظر وخردمند صاحبنظر است و بر مخاطبان فارغ از حق دفاع مشخص نشد که ایشان به کدام دلایل وچه حجت واختیاری ،چشم بسته و دهان گشوده اند؟اینک نیز پس از انتقادات مکرر نسبت به اظهارات ناشایست به جای اینکه پوزش بخواهند موضوع را منتسب به بخشی از ما می کنند تا لابد هرکس مدعی شد بگویند مجرم آن دیگری است در حالی که محرومین از تحصیل افرادی شناخته شده هستند و همگی به دلایل سیاسی و عقیدتی از این حق محروم گشته اند .

ما دور از شان دانشجو می دانیم که همانند ایشان تهتک کنیم وناروا گوییم ،اما عقل وعدل ایجاب می کند از ایشان بپرسیم به عنوان قافله سالار کاروان آموزش عالی این سرزمین چنین آموخته اند که سخن با تهمت وافترا بیامیزند و به جای ارائه دلیل از گفتار رکیک بهره جویند؟

از آن رو که منابع حق مشخص است و مصادر هر کار معین ، دیگر پرسش آن است که آیا حتی برای یک بار قانون اساسی را مطالعه کرده اند ؟ زیرا صراحت نظام ایران بر تفکیک قواست ومطالب ومواردی که ایشان اعلام فرموده اند جز وظایف قوه قضاییه است که نسبت به جرم و پیگیری آن تکلیف اعلام و اقدام دارد .

شاید ایشان فکر کرده اند علاوه بر پست وزارت شغل دادستانی نیز در انبان کارشان باشد که باید یاد آور شویم:

اولا چنین چیزی نا ممکن است .

ثانیا هرکس تاملی در قانون اساسی داشته باشد وفرق قوه مجریه وقوه قضاییه را بداند ،بدینسان اظهار نظر نمی کند.

ثالثا اصل قانونی بودن جرم ومجازات ایجاب می کند حتی اگر دادستان هم جرمی را اعلام کرد ، مستند قانونی آن را نیز ابراز کند.

علاوه بر این گویا جناب وزیر بر این پندارند که اختیارات قوه مقننه نیز به ایشان سپرده شده که خود ، در موضع مجلس قانون وضع می کنند و همانند دادستان اعلام می کنند و سپس همانند وزیر اجرا می کنند.

چون این خلط و هنجار شکنی با هیچ معیار ،ملاک ،ضابطه ؛قاعده وموازین شرع و ضوابط عرف منطبق نیست ؛ بر ما روشن نشد سرانجام ایشان از کدام قبیله اند.

سعدی را گفتاری است که با مدعی به بحث نشست وهنگامی که طرف دلیلش نماند و ذلیلش کردند پس سقط برگزید.

لذا برای این که ایشان به اصول گفت وگو و اعلام واظهار نظر آشنا شوند یاد آور می شویم:

دلایل قوی باید و معنوی، نه رگ های گردن به حجت قوی !

بر این مبنا جناب وزیر اگر دلیل دارید ،چرا ناسزا می گویید؟

قرار بود وزیران مومن ومتعهد باشند ،شما از یاد برده اید که در عرفان ما درباره کسی که به دور از موازین سخن گوید ،گفته اند:"بی ادب محروم ماند از لطف رب"

و حتی براین قول شده اند که خارج از ادب سخن گفتن ، آتش بر همه عالم زدن است .

در این خصوص ما فکر می کنیم ، با شما سخن گفتن ما را نشاید که هر منکر وناروایی را با قدرت عرصه عمومی به تاخت وتاز حریم خصوصی به کار برده اید ؛اما امید وانتظار ما از نمایندگان مردم که در خانه ملت نشسته اند آن است که تحقیق وتفحص نیاز نیست.

گفته جناب آقای وزیر ظاهر است وشخص ایشان حاضر .

به ایشان بگویید:"نگفته ندارد کسی با تو کار چو گفتی دلیلش بیار".

دانشجویان محروم از تحصیل:

-1سعيد اردشيری2- مهدی امينی‌‏زاده 3- وحید پوراسماعیلی 4-زهرا جانی‌‏پور 5- حامد حسن‌‏دوست 6-فرهاد زادعلی‌‏فرد 7-روزبه رياضی‌‏مقدم 8- سالار ساکت 9-غريب سجادی 10- پيمان عارف 11- منصور عزتی 12- حنان عزيزی بنی‌‏طرف 13- توحيد عليزاده 14-محسن فاتحی 15- ياشارقاجار 16- سيامک کريمی 17- شورش مرادی

Tuesday, December 26, 2006

زنگ خطر نفوذ فاشيسم‌ نو در جنبش دانشجويي

«…نقد ديگر هدفي در خود نيست، بلکه اکنون به سادگي يک وسيله است، رنجاندن شفقت اساسي آن است، سرزنش وظيفه اصليش… موضوع [نقد] توصيف فشار خفه‌کننده‌ی همه‌ی سپهرهاي اجتماعي بر يکديگر است، بدحالي‌اي همگاني و انفعالي، کوته‌انديشي‌ای باز شناخته اما بدفهميده، اين همه در نظامی‌گردآمده که در حالي که با محافظت از همه اين فلاکت‌ها زندگي می‌کند، خود فلاکتي است به حکومت نشسته…»
گامی ‌در نقد فلسفه حق هگل/کارل مارکس

تحقق کمدي جنبش دانشجويي آن جا بر صحنه تحولات اجتماعي آشکار می‌گردد، که بخشي از بدنه‌ی اين جنبش در شرايط شدت‌يابي بحران‌هاي سياسي-اجتماعي، چنان به لحاظ کرداري گرفتار انحراف و به لحاظ ذهني دچار کژديسگي شده باشد، که مصرانه بر خواست مضحک دخالت نيروي بيگانه و حمله‌ی نظامی ‌براي تغيير رژيم سياسي به عنوان بهترين و عملي‌ترين تخيل تا کنون موجود پاي فشارد.

ادامه مطلب

نویسنده: پریسا نصر آبادی
منبع: نشریه دانشجویی به پیش

Sunday, December 24, 2006

درباره جنبش چپ دانشجویی

تا دیروز، جنبش دانشجویی وجود نداشت جز موقعی که دروغ می گفت. و ما چپ ها بودیم که جنبش را دوباره تعریف کردیم: جنبش دانشجویی وجود ندارد جز موقعی که فریاد بزند.

قدرت تئوری و اندیشه ما هزاران برابر نسل پیشین چپ است. ما دیالکتیسین ها به قول سقراط از اهالی تراکی نیستیم که هر کجا مدعی یافتیم او را دعوت به کشتی گرفتن نماییم. ما وقت خود را برای کشتی گرفتن با اصلاح طلبان، لیبرال ها و هر کج و کوله ای تلف نمی کنیم. به همین خاطر همیشه در برابر حرف دروغ نباید راست گفت. گاهی باید فریاد زد تا دروغ در بزدلی درونی خودش خفه شود. و 15 آذر خیلی ها خفه شدند. سرود ای ایران خفه شد. بیانیه ابراهیم یزدی خفه شد. شعار رفراندوم خفه شد. اگر براستی جدا از کلیشه های ذهنی تان خواهان حرف ما و قدرت نظری ما هستید به زمین نوشتار بیایید تا برای بار دوم و این بار برای همیشه خفه شوید.

و اینجاست که باید گفت از مشتت استفاده کن ونه از دهانت. اما اگر می خواهید سخن ما را بشنوید پیشتر بدانید که تفاوتی با مشت های گره کرده ی ما ندارد.

و می گویند که چپ شکست خورده است و حالا دوباره بازگشته است . اما احمقها! هر کسی مبارزه خودش را دارد.من که تا به دنیا امدم و زیر چنگ دستگاه حقارت و فریب شما رشد کردم ، مبارزه ام را هرگز آغاز نکرده بودم که شکست بخورم. ما بازنگشته ایم. ما همیشه اینجا بوده ایم. این شما هستید که در آموزش ایدئولوژی به ما شکست خورده اید. این شمایید که شکست می خورید و دوباره با رنگی دیگر، حربه ای دیگر و عوامفریبی دیگر باز می گردید.

و آنها می گویند که ما ایدئولوژی خاصی را به جنبش دانشجویی تحمیل می کنیم. ایدئولوژی؟ مارکسیسم رهایی از ایدئولوژی است ونه ایدئولوژی. دانشجویان خود تا انجا که سر کلاس درس می روند و در محیط دانشگاه به سر می برند تا گردن در لجنزار ایدئولوژی فرو رفته اند. ما خاص هستیم. اما نه یک ایدئولوژی خاص بلکه مسیری خاص و روشن در اعماق بربریت. ایدئولوژی مجموعه افکار منسجمی نیست که عده ای برای زندگی و فعالیت اجتماعی خود برگزیده باشند. این یک تعریف کلی ومزخرف است. ایدئولوژی یعنی پنهان کردن منافع و قدرت خود در پس اگاهی که تولید می کنی. و ما آشکارا قدرت خود را در پس اگاهی خود اعلان می کنیم. ما از اگاهی خود برای رهایی خودمان استفاده می کنیم. ما خواهان قدرت هستیم و آنرا به دست خواهیم اورد. بدون هیچ رحمی . بدون هیچ کژدیسگی.

چپ خوب چپی است که فقط نقد می کند. چپ بد چپی است که نقدش با پر کردن تفنگش تفاوت چندانی نمی کند. من یک چپ بد هستم . یک چپ خوب یک چپ مرده است. یک چپ بد معلوم نیست چندتا چپ زنده است.

امین قضایی

Saturday, December 23, 2006

عکس هایی از تجمع دانشجویان دانشگاه آزاد سنندج یک روز قبل از انتخابات به مناسبت 16 آذر




شانزده آذر و تثبیت رادیکالیزم اجتماعی چپ

تصویر فتح دانشگاه توسط ایده های مترقی و كارای سوسیالیسم كه از خلال تجربه ی مبارزات سالهای اخیر خود ،‌ طریقه «‌ اجتماعی شدن »‌ هرچه بیشتر خود را روز به روز بهتر آموخته و می آموزد،‌ در پانزدهم آذرماه امسال به نمایش در آمد .

رأس ساعت 12 ظهر ، ‌پلاكاردهای سرخ رنگ طیف چپ رادیكال دانشگاه در برابر دانشكده ی فنی برافراخته شد . دفتر تحكیم ،‌ هراسان از حضور قاطع چپ در برنامه ای كه می خواست به هر طریق ممكن به نام خود تمام كند ،‌هر لحظه در تلاش بود تا «‌ مناسك وحدت طلبانه » همیشگی اش را در قالب كسالت آور «تریبون پخش نطق و رنج نامه و حبسیه ی فسیل های سیاسی ِ‌ مهرباطل خورده ی ایران – امثال ابراهیم یزدی -»‌ چونان ادای یك فریضه ی مذهبی برای خالی كردن شانه از زیر بار مسئولیت 16 آذر به اجرا در آورد. این تلاش،‌ در واقع دست و پا زدن های دلخراش محتضری را به یاد می آورد كه به شكلی غریزی و بدون استعمال قوای ارادی خود،‌ آخرین نشانه های حیاتی اش را در مبتذل ترین شمایل و حركات ممكن به جهان خارج پرتاب می كند.

ما پیش از این در بیانیه دانشجویان مستقل، ‌آزادی خواه و برابری طلب دانشگاه ها اعلام كرده بودیم كه در هم شكستن شاكله ی سازمانی گروههای مبتنی بر فلسفه و جنبش سیاسی اصلاحات امری به غایت ضروری ست ،‌چرا كه دیگر نه جنبشی برای آن باقی مانده است و نه سیاستی . مصادره ی برحق برنامه توسط چپ رادیكال – به پشتیبانی اكثریت قاطع دانشجویانی كه مدتهاست دیگر حوصله ی خبردار ایستادن در برابر «شبیه خوانی های سیاسی – شكوائی» نهضت آزادی را ندارند – محصول مادی همین ورشكستگی سیاسی و درهم شكستگی فلسفی، ‌جنبشی و نهایتا ً‌سازمانی ست.

و نیز گفته بودیم كه امروز جنبش مترقی دانشجویی با به زمین افتادن پرچم و پرچمدار رفرمیسم و افول قیل و قال گوشخراش اصلاح طلبی،‌ جوشش رادیكالیزم اجتماعی نوینی را در بطن مبارزه جوی خود احساس می كند. این رادیكالیزم،‌ ثمره ی انكشاف تضادهای «‌اصلاح ناپذیر»‌ جامعه ی سرمایه داری ایران و اعلان ضرورت طرح آلترناتیو روش های «تغییر نیم كلاج»‌ ساخت قدرت می باشد.

احساس صرف این جوشش در فرایندی استعلایی ،‌ هم اینك به دركی آگاهانه و مبتنی بر تحلیل مشخص از شرایط مشخص جامعه رسیده است و شانزدهم آذرنشان داد كه نماینده این آگاهی – كه رادیكالیزم خودرا ازكشف «‌ زنجیرهای رادیكال »‌ انسانهای این جامعه و اقدام برای از هم گسستن آن استخراج می كند – كسی نیست جز «‌ چپ رادیكال ».

و اكنون پس از تثبیت هژمونی چپ بر جنبش دانشجویی در حركت 16 آذر امسال ،‌چونان محصول دخالتگری پیگیرانه ی آن در كوچك و بزرگ تعارضات اجتماعی و اعتراضات سیاسی موجود در جامعه به نفع جنبشهای مترقی ،‌ تبیین و تشریح عملكرد طیف چپ رادیكال در روز مورد نظر ،‌ ضروری به چشم می آید:

1- گذشته از آنكه طبق هماهنگی های صورت گرفته با تحكیمی ها قرار بر آن بود كه بیانیه ی هیچ سازمان و حزب سیاسی (اعم از دفتر سیاسی،‌ لیدر یا صدرو هر ارگان دیگر آن )‌ در برنامه قرائت نشود و لذا خوانده شدن نامه ابراهیم یزدی (همچون بیانیه ای حزبی در قالب درد دلهای یك فرد مجزا از حزبش !!!‌) ،‌ اتوماتیك وار مجوز اعتراض چپ و ایجاد اخلال در این قسمت از برنامه را صادر می كرد،‌ اما حتی به فرض نبود چنین هماهنگی ها و قرارهایی ،‌ باز هم ممانعت چپ از ادامه ی قرائت نامه دبیركل نهضت آزادی،‌ بنا به دلایل سیاسی ‌مشخص ،‌ كاملا ً‌قابل دفاع است: یزدی نماینده ی همیشه مغبون (!!!)‌ «اپوزیسیون طرفدار رژیم»‌، چهره ی از جامعه پس زده شده ی جبهه ی « مخالف نرم » و عقبه ی جنبش متوفی اصلاحات است. طرح موذیانه ی تحكیم برای زورچپان كردن مجدد امثال او در بالای سر جنبش دانشجویی نوینی كه امروز با عنوان « آزادی و برابری »‌ و با اصرار بر استقلال خود از هر گونه ارباب داخلی و خارجی بیانیه صادر می كند،‌ اساسا ً‌طرحی ارتجاعی برای ابقای سیادت فاقد موضوعیت «رفرمیسم قانونی» بر دانشگاه است . چپ اعتبار تجمع آن روز را بر اساس حداقل اشتراكات نیروهایی كه در برنامه شركت كرده بودند،‌ یعنی در «به رسمیت نشناختن»‌ خود رژیم و هرگونه اپوزیسیون پرو- رژیم به عنوان «‌صدر جنبش دانشجویی» ارزیابی كرده بود. گذار از اصلاحات – اصلاحات به عنوان بارزترین تعین سیاسی و اجتماعی این اپوزیسیون مدارا گر و چانه زن !!‌ - برای چپ امری مسلم بود و لذا براین مبنا برهم زدن برنامه دراین مرحله ناشی از ضرورتی بود كه این طیف – در توافق یا تقابل با دیگر جریانها – از شناخت ماهیت و پایه های مادی حركت امسال دانشجویان،‌ آنرا بالعینه احساس می كرد.

2 – چپ برای خود این حق را قائل بود كه به هنگام طنین افکن شدن شعارهایی در دفاع از تز «شركت در انتخابات»‌ از طرف گروهی از متجمعین،‌ به قاطع ترین شكل ممكن در برابر آن موضع گرفته و از تداوم آن به هر صورت جلوگیری كند . فواید همه گیر شدن چنین شعاری بیش از هر جریانی به حساب حاكمیت و اپوزیسیون مؤدب و قانونی آن – كه در تحلیل نهایی خود بخشی از حاكمیت است – سرازیر می گردد. (‌همانطور كه گفتیم نزاع اصلی بین چپ و تحكیم جز از این حقیقت سرچشمه نمی گرفت كه سازمان فرسوده ی تحكیم خود را ادامه ی منطقی – و از منظر ما دنباله ی روبه زوال – اپوزیسیون رفرمیست و قانونی كشور می انگاشت. انشقاق بین چپ و تحكیم (‌و حواشی تحكیم )‌ ولو به گونه های خشونت بار آن روز،‌ در لحظه ای كه این «قانونیت»‌ از طریق شعارهایی از این دست درپی مادیت یافتن و شیوع در بین كل جنبش بود،‌ امری اجتناب ناپذیر بود)

حكم بالا در مورد شعار ته مانده های ریز و درشت انقلاب مخملی ِ در نطفه خفه شده ی سالهای نه چندان دور ایران نیز صادق است. در برابر «سردر»،‌ هنگام كه طنین «رفراندوم،‌ راه نجات مردم »‌ در فضا پیچید،‌ چپ بنا به تحلیلی مشابه تحلیل فوق ،‌ذره ای تردید در بر هم زدن طرح این شعار – از طریق فریاد كردن شعارهای محوری اش – به خود راه نداد. تشخیص مفهوم و تعین سیاسی جریانی كه رفراندوم را طریقه رهایی جامعه ی تحت ستم ایران می داند دشوار نیست. گذشته از آنكه این طریقه در فضای سیاسی ِ همیشه رادیكال خاور میانه تا چه حد به طرز یأس آوری باطل است – فضایی كه به سبب سلطه ی سنگین اقتصادی ،‌ سیاسی و نظامی امپریالیسم به عریان ترین شكل ممكن از یك سو،‌ و از دیگر سو زایش و عروج بنیادگرایانه ترین گردن كشی ها و فرمانبری های قومی و مذهبی - «در قبال» یا «در حمایت» از این سلطه -، ‌هر گونه آلترناتیو حقیقی شرایط موجود را در یك خط رادیكال سازمان یافته انتظار می كشد – چپ هیچگاه فراموش نخواهد كرد كه تجربه های – عمدتا ً‌شكست خورده ی– انقلابهای مخملی (شكستهایی از نوع فرجام مغلوبانه این پروژه در لبنان و نیز بازگشت حزب «مناطق» به قدرت در اوكراین) چگونه درراستای بی پرده ترین و شفاف ترین منافع دول امپریالیستی جهان سازمان داده شده است.

3- سرود فاشیستی «ای ایران»، گذشته از آنكه چپ به طور ایدئولوژیك با آن مرزبندی قاطع دارد،‌ نمودار رمانتیك (‌!!‌) «پان ایرانیسمی»‌ ست كه امروز بیش از هر جریان دیگر ، ‌انتخاب سیاسی خود حاكمیت است (‌صدا و سیما و استفاده ی آنتی بیوتیك وار و مسكن وار آن از این سرود ارتجاعی و خاك و خونی شاهدی بر این مدعاست). چپ باز هم اعلام می كند كه در هر برنامه ای كه در آن این قبیل سرودها از طرف گروهی پخش شود ،‌ تا از فضای احساسی ایجاد شده توسط آن استفاده سیاسی به نفع آن گروه برده شود،‌ همچون 16 آذر امسال،‌ خود را موظف و مجاز به برهم زدن برنامه می داند.

4 – انزوای رقت بار اصلاح طلبان در دانشكده ادبیات در روز برنامه (‌15 آذر)‌ خود به تنهایی تبیین چند و چون‌ رونق و كساد بازار اصلاح طلبی را كفایت می كرد.

5 – طیف موسوم به «لیبرال» دانشگاه نیز در برنامه حضور داشت، و ای كاش اصلا ً‌ حضور نمی داشت !!!! پیشتر در همین نشریه به گونه ای مستدل نوشته بودیم كه چنین طیفی فاقد هرگونه پایه مادی در جامعه ایران است (رك به شماره 4 پیشرو) اما تقلای این جریان برای اثبات موجودیتش به خلق سلسله شاهكارهای دوران سازی منجر شد. اگر این موجودیت را به محال ترین شكل ممكن اثبات شده فرض كنیم، با نگاه به عملكرد طیف مورد نظردر روز برنامه و پس از آن، متوجه می شویم كه این جریان نمودار بارز این گفته ی ماركس است كه:‌ «آنچه موجودیت دارد،‌ ضد خویش را تصدیق می كند»‌ !!!!

ناتوانی این جریان در امر توده ای شدن و هدایت برنامه (‌ هدایت كه پیشكش !! حتی شركت فعال در برنامه ) – كه از ضعف جنبشی ( و به اقرار خودشان ) سازمانی آنها نشأت می گیرد – از رفتار آنان درپایان برنامه به خوبی نمایان بود . تخریب و لگد مال كردن مجموعه كتابهای نمایشگاه كتاب چپ ها – كه به امانت درانبار انجمن اسلامی دانشكده حقوق گذاشته شده بود -، ‌اخراج تنها نماینده ی طیف چپ دانشگاه در انجمن اسلامی این دانشكده،‌ توسط لیبرالهای انجمنی - آنهم بدون ذكر هیچ دلیل قانع کننده -،‌ توهین مستقیم به برخی فعالین چپ در صحن دانشكده،‌ تصویر برداری از یك جوان دچار بیماری های روحی و به بازی گرفتن او در ضد انسانی ترین رفتار ممكن كه پس از پایان قرون وسطی،‌ از نادر ترین رویدادهای بشری محسوب میشود و نیز تلاشی مضحك برای نسبت دادن گفته های پریشان این بیمار به طیف چپ دانشگاه (‌!!!‌) و نهایتا ً‌ انتشار نشریه ای سراسر پوشیده از هتاكی لمپنانه (‌ و‌ این بارحقیقتا ً «پیش از قرون وسطایی»‌ !!!‌)‌ علیه چپها و مملو از اتهامات امنیتی صریح ( در پوشش پلیسی ترین رفتار مشاهده شده در تاریخ جنبش دانشجویی ) نمونه هایی از این عكس العمل هیستریك طیف مذكور در قبال پیروزی قاطع چپ و افشای ضعف ها ی ذاتی و شكست عیان آنها در روز دانشجوی امسال بود .

( این نشریه و فعالین آن حتی در تقلایی پیگیرانه به تبلیغ فکاهی مبتذل دست سازشان پیرامون «زیر دیپلم بودن یا نبودن تحصیلات یکی از رفقای ما » ( باری تمام مسئله ی آقایان لیبرال این است !!!) مشغولند. اما حضرات !! گذشته از آنکه ما تحصیل کرده گان دانشگاه های ایران، با تجربه کردن فضای این دانشگاه های فاقد کوچکترین اعتبار بین المللی، دیگر باید تشخیص داده باشیم که صرف بالای دیپلم بودن در ایران ، کوچکترین دلیلی بر افزونی شعور ( !! ) در قیاس با زیر دیپلمی ها به دست نمی دهد !!!! و اینکه اصولا ً تحصیلات آکادمیک سنجه ی مکفی و مناسبی برای آزمودن سطح فهم مردمان نیست، اما محض اطلاع جنابان عالی عرض می کنیم که فرد مورد نظر (که گویی حضورش تیغی در چشمان تنگ شماست) علاوه بر داشتن مدرک معتبر دانشگاهی با آنکه درسال 83 در کالج بازل سوئیس مشغول تحصیل می بوده ، اما پس از وقایع تیرماه 82 عزم خود را برای بازگشت به کشور جزم کرد ه بود. گرچه او از اقامت و حقوق شهروندی سوئیس – از حقوق ماهیانه مکفی و خانه و ... - برخوردار بوده ، اما بازگشت به کشور را در شرایطی ترجیح داده است که، وزارت کشور سوئیس، او را به سبب خطرات گسترده ی این بازگشت ( به عنوان یک فعال سیاسی زندان کشیده ) از رجعت به ایران اکیدا ً بر حذر می داشته است. پیگیری 6 ماهه ی او سرانجام دولت سوئیس را حاضر به پذیرش بازگشتش به کشور کرد. آری آقایان !! خیلی کوچکتر از امثال این گونه رفقای بلند همت ما در تمام تاریخ چند صدساله ی شما یافت نمی شود)

جالب این است كه نشریه ی اشاره شده در بالا،‌ با آنكه ویژه ی وقایع روز دانشجو منتشر شده بود، ‌اما درآن حتی یك سطر هم به حضور اثباتی و نقش ایجابی طیف متبوع اش در برنامه نپرداخته بود. تلاش نشریه در جهت آن بود كه ناكارآمدی و عدم حضور حقیقی لیبرالها در برنامه را با سنگ پرتاب كردن به سمت چپها و ترسیم « مصادره ی كودتایی برنامه توسط چپ » سرپوش گذارد. این تقلا به خودی خود باطل بود. هر خواننده ای با خواندن این نشریه متوجه می شد كه این طیف چگونه «‌ برای اثبات موجودیت خویش ،‌ ضد خود را تصدیق می كند»‌!!!

6 – نگاهی به بیانیه و شعارهای دیگر دانشگاه های كشور (‌ تبریز ، ‌مشهد،‌ مازندران و ... ) ‌نشان می دهد كه امروز ، ‌هژمونی چپ در دانشگاه ها محدود به یك دانشگاه و یک شهر(تهران) نیست. هم رایی و همبستگی نوین جنبش دانشجویی كشور،‌ اكنون در یكدستی این شعار ها و این مطالبات در سراسر دانشگاههای كشور مشخص است. پیروزی چپ هم اینك در سطح جنبش دانشجویی از ابعادی كشوری حكایت می كند.

ما این پیروزی را به جنبش دانشجویی و به تمام مبارزین راه آزادی و برابری انسانها،‌ كسانی كه در راه استقرار بنای شكوهمند سوسیالیزم در هر نقطه ی جهان به نبرد با عناصر ارتجاع و پاسداران نظم موجود جهان سرمایه داری برخاسته اند، تبریك می گوییم. چپ خود را به نرده های دانشگاه محدود نمی كند. هدف او پس از دانشگاه،‌ تمام جامعه و فردا تمام جهان است.‌

مهدی گرایلو نشریه پیشرو

Wednesday, December 20, 2006

تظاهرات دانشجويان ايتاليايي در حمايت از دانشجويان ايران

دانشجويان دانشگاه های ايتاليا، با برگزاری تظاهراتی با عنوان، همه با هم، با دانشجويان ايران، در روز پنج شنبه، حمايت خود را از دانشجويان ايران خصوصا دانشجويان دانشگاه پلی تکنيک تهران اعلام می کنند. اين تظاهرات در حالی برگزار می شود که اعتراض دانشجويان دانشگاه صنعتی اميرکبير به عملکرد دولت نهم، برنامه تبليغاتی احمدی نژاد را در دانشگاه به تشنج کشيد.
گفتنی است اين تظاهرات، پس از انتشار مقاله ای در روزنامه مستقل و آزاد La Republica در ايتاليا صورت می گيرد که در آن مقاله به صراحت نوع فعاليت دانشجويان پلی تکنيک و اعتراضات آنها به دولت به تصوير کشيده شده است. اين تظاهرات روز پنج شنبه ساعت 8 شب، به وقت ايتاليا(30/10 شب به وقت ايران)، برگزار خواهد شد. سازمان جوانان حزب، دموکرات های چپ، سازمان جوانان حزب، سوسياليست، سازمان جوانان حزب، زنده باد ايتاليا، جبهه جوانان وابسته به حزب، اتحاد ملی و ديگر احزاب کوچکتر ايتاليا از جلمه سازمان ها و احزابی هستند که از اين تظاهرات پشتيبانی کرده اند. لازم به ذکر است اين تظاهرات از حمايت حزب، راديکال، برخوردار می باشد و کاپسونه يکی از نمايندگان اين حزب در مجلس که از حقوق زندانيان، زنان و اقليت ها دفاع می کند اعلام نموده که در اين تظاهرات شرکت خواهد کرد. وی پيشنهاد داده است که نشان اين تظاهرات، نشان سه ستاره باشد که نماد اعتراض به اخراج دانشجويان ايرانی از دانشگاه ها می باشد. دانشجويان ايتاليايی که اخبار و رويدادهای حوادث کوی دانشگاه را در تيرماه 78، به خوبی به ياد دارند، در تلاش اند بار ديگر حمايت خود را از وجود جريان اعتراضی در دانشگاه های ايران اعلام نمايند.

Tuesday, December 19, 2006

احضار وتهدید مجدد بهروز کریمی زاده توسط وزارت اطلاعات

.بهروز کریمی زاده مجددا به اطلاعات احضار شد
هنوز چند روزی از احضار مادر و برادر بهروز کریمی زاده دانشجوی رشته ی اقتصاد دانشگاه تهران به اطلاعات نمی گذرد که در دو روز گذشته طی یک تماس تهدید آمیز تلفنی به مادر این دانشجو هشدار داده شد که چنانچه آقای کریمی زاده هرچه سریع تر خود را به کمیته ی پیگیری اطلاعات معرفی ننماید ظرف چند روز آینده حکم بازداشت وی به اطلاعات نیروی انتظامی (ناجا) ابلاغ خواهد گردید

بازجویی اطلاعات از طوس طهماسبی

طوس طهماسبی از دانشجویان چپ امروز عصر به صورت ناگهانی در صحن دانشکده ی حقوق توسط دو نفر لباس شخصی به اتاق حراست فراخوانده شد طی این حرکت شبه اطلاعاتی طوس طهماسبی به مدت یک ساعت و نیم مجبور به پاسخ گویی به سوالاتی شد که آشکارا نه توسط حراست دانشگاه بلکه توسط اطلاعات مطرح شده بودند
گفتنی است در این جلسه ی بازجویی ناشیانه سوالاتی در باره ی مراسم شکوهمند 16 آذرامسال و دیگر دانشجویان و فعالان چپ از وی پرسیده شد

منصور اسانلو آزاد شد

طبق اخبار رسیده، امروز سه شنبه منصور اسانلو رئیس هیئت مدیره ی سندیکای شرکت واحد که چندی پیش به صورت غیر منتظره از سوی نیروهای امنیتی بازداشت شده بود با قرار وثیقه آزاد شد

مرخصی ناصر زرافشان

شب گذشته حوالی ساعت هشت شب ناصر زرافشان وکیل قتل های زنجیره ای پس از گذشت چهار سال از محکومیت خود با هماهنگی های صورت گرفته برای مدت پانزده روز به مرخصی استعلاجی آمد
لازم به ذکر است که دکتر زرافشان از ناحیه ی گردن و کلیه دچار مشکل جسمانی است و در حال حاضر تحت مداوا می باشد ،ناگفته نماند که امشب نیز تعدادی از دانشجویان دانشگاه های تهران برای دیدار با وی به منزل ایشان رفته بودند

برخورد کمیته اضباطی با فعالین دانشگاه مازندران

سعيد يعقوبي‌‏نژاد، دبير انجمن اسلامي دانشگاه مازندران و گيتا آذري، دبير كانون دختران انجمن اسلامي دانشكده فني دانشگاه مازندران به كميته انضباطي احضار شدند.
عميد مشرف‌‏زاده، دبير سياسي انجمن اسلامي دانشكده فني دانشگاه مازندران با اعلام اين خبر به خبرنگار ادوارنیوز گفت: سعيد يعقوبي‌‏نژاد به اتهام توهين به حراست و بسيج دانشجويي دانشكده فني و گيتا آذري به اتهام ترويج افكار غير اسلامي و توزيع نشريات با محتواي انديشه‌‏هاي چپ به كميته انضباطي احضار شده‌‏اند. وي با بيان اينكه از ابتداي سال جاري فشار بر فعالان دانشجويي دانشگاه مازندران به شدت افزايش يافته است، گفت: تشديد فضاي امنيتي در محيط دانشگاه،نصب دوربين‌‏هاي با قابليت شنود در محوطه دانشگاه و مقابل انجمن اسلامي دانشكده فني و احضار متعدد دانشجويان به كميته انضباطي، اعتراضات دانشجويان را در پي داشته است. مشرف‌‏زاده با اشاره به اينكه از آغاز سال تحصيلي اين هفتمين احضار فعالان دانشجويي و اعضاي انجمن اسلامي به كميته انضباطي بوده است، گفت: انجمن اسلامي نسبت به اين‌‏گونه پرونده‌‏سازي‌‏ها در مورد دانشجويان و به خطر افتادن آينده شغلي آنان هشدار مي‌‏دهد و باز هم با اعتراضات دانشجويي از حقوق اين دانشجويان دفاع خواهد كرد.

تجمع دانشجويي دردانشگاه اميركبير با روشن كردن شمع

دانشجويان دانشگاه اميركبير،‌ روز دوشنبه در مراسمي كه با عنوان سوگ‌شعور برگزار شد، در صحن دانشگاه شمع روشن كردند.
يك فعال دانشجويي در اين باره به خبرنگاران، گفت: پيش از اين شوراي صنفي، درخواست مجوز برگزاري اين مراسم نمادين را به دانشگاه داده بود اما با اين برنامه موافقت نشد و در این بین دانشجویان آمدن احمدی نژاد و سخنرانی وی نیز، در هفته‌ي گذشته در اين دانشگاه، توهین به دانشجويان می دانستند، درصحن دانشگاه، شمع روشن كردند.
منبع: ایسنا

Monday, December 18, 2006

تجمع اعتراضی با شعار آزادی و برابری، دردانشگاه آزاد سنندج به مناسبت ١٦

امروز پنج شنبه 23 آذر ماه و یک روز قبل از انتخابات دانشجویان دانشگاه آزاد سنندج در تجمعی اعتراض آمیز در صحن(محوطه اصلی) دانشگاه فریاد آزادی و برابری سر دادند .

برنامه دانشجویان برای ١٦ اذر امسال مرتبا از طرف مسئولین دانشگاه با ممانعت های مختلف روبرو میشد. دانشجویان مصمم به برگزاری برنامه خود بودند و بالاخره موفق شدند تا در این روز تجمع اعتراضی شان را بر پا کنند. آنها در سخنرانی ها ی مختلف و خواستهای آزادیخواهانه و برابری طلبانه خود ، گام مهمی در مبارزاتشان را پایه گذاشتند.

این تحصن راس ساعت 11 صبح وبا بر افراشتن پلاکاردهایی با عناوینی همچون "آزادی برابری" ،"مرگ بر دیکتاتور" ،"مرگ بر استبداد" ،"هرگونه دخالت خارجی در تعیین سرنوشت خود را محکوم میکنیم" و "دانشجو می میرد ذلت نمی پذیرد" شروع شد.

نیروهای حراست و بسیج دانشگاه که قصد ممانعت از آنرا داشتند اقدام به جمع آوری پلاکاردها و بازداشت حاملان پلاکارد ها کردند. در این لحظه دانشجویان دیگر که از قبل آماده بودند به حمایت ازاین اعتراض و مقابله با عوامل حراست پرداختند و به یکباره به صف دانشجویان معترض پیوستند. تعداد دانشجویان بالغ بر ٣٠٠ نفر بودند. آنها شروع به سر دادن شعارهایی همچون "آزادی برابری" ، "مرگ بر دیکتاتور" ، "مرگ بر استبداد" و "دانشجو می میرد ذلت نمی پذیرد" ،"دانشجو دانشجو حمایت حمایت" کردند . این تحصن اعتراضی به مدت 1 ساعت ادامه داشت و نیروهای لباس شخصی و اطلاعاتی اقدام به عکس برداری از متحصنین می کردند که با بی توجهی دانشجویان مواجه شد.

در طول تحصن چندین دانشجو نسبت به سیاستهای سرکوب گرانه رژیم سخنرانی کردند که با شعارها و کف زدنهای دانشجویان همراه بود و سرود یار دبستانی نیز چندین بارخوانده شد .
در پایان بیانیه تشکل دانشجویی هاوری که از چند روز قبل در نشریه هاوری منتشر شده بود، خوانده شد و با استقبال گسترده دانشجویان و کف زدنهای ممتد نسبت به هر بند آن همراه بود. (بیانیه ضمیمه است)
دانشجویان پس از 1 ساعت و با خواست خود و پا فشاری در رسیدن به مطالباتشان به تحصن پایان دادند

بیانیه تجمع دانشجویان دانشگاه آزاد سنندج

آذر فرا رسید .امسال در حالی این روز را گرامی می داریم که سرکوب و استبداد به تمامی قد علم کرده و در برابر تمام خواست های انسانی جامعه قرار گرفته است
.امروز بار دیگر شاهد هجوم سرکوبها و دستگیری ها که با تفسیر غلط برخی از مسئولین نا آگاه به وقایع امروز می باشیم ،که همچنان در گذشته نیز این امر معمول بوده است ،شاهد اعتراضات گسترده ی فریادهای همیشه زنده ی دانشجویان هستیم که هیچ گاه از مبارزه در راه آزادی و برابری باز نخواهد ایستاد .
امروز دانشگاه زنده است و در تاریخ مبارزاتی خود به نقطه عطف تعین کننده ای رسیده است . دیگر زمان آن رسیده است که سرکوب گران حقوق بشرباید به این واقعیت پی ببرند که فریادهای در گلو خفته این قشر بیدار جامعه هیچ گاه خفه نخواهد شد و همواره برای جامعه ای آزاد و برابر مبارزه می کند .ما نیزبا نام و تشکل دانشجویی هاوری دانشگاه آزاد سنندج خواسته های خود را نه از طریق متوسل شدن به درگاه مراجع قدرت داخلی و خارجی،بلکه با اصرار قاطعانه و اتکا به نیرو
و اراده آگاهانه خود به شرح زیر اعلام می داریم
ـ جامعه ای آزاد و برابر و بدون هرگونه تبعیض قومی ،نژادی ، طبقاتی و جنسی
ـ پا فشاری به حق بدیهی آزادی بیان ، اندیشه و مطبوعات
ـ آزادی فعالیت تشکلها و نشریات مستقل دانشجویی مصون از هر گونه تیغ سانسور و سرکوب
ـ حمایت از دانشجویان ستاره دار و خواستار لغو احکام صادر شده برای آنها
ـ خواستار آزادی بی قید و شرط تمامی زندانیان سیاسی
ـ محکوم کردن قتل دانشجوی دانشگاه سبزوار و محاکمه عاملان آن
ـ محکوم کردن اخراج و بازداشت فعالین کارگری
ـ محکوم کردن و لغو احکام صادره برای فعالین دانشجویی و حمایت از آنان

تصفیه اعضای چپ انجمن اسلامی توسط طیف لیبرال

روز شنبه 18 آذر طی جلسه‏ای عضویت آناهیتا حسینی، از اعضای شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشکده حقوق دانشگاه تهران، به صورت معلق در آمد و به وی اعلام شده چون نمی خواستند وی را اخراج کنند، عضوت وی را معلق کرده اند. البته این اتفاق بی ارتباط با مراسم بزرگ 16 آذر در روز چهار شنبه نبوده و دوستان لیبرال!!! خواسته اند تا کمی جبران کنند.
متن صورت جلسه‏ی آن تشکل به شرح زیر است:
تصمیمات جدید شورای مرکزی انجمن اسلامی
1. استیضاح و تعلیق عضویت خانم آناهیتا حسینی از شورای مرکزی انجمن اسلامی تا اطلاع ثانوی.
2. تعیین دبیر تشکیلات جدید: آقای مسعود اعتصامی به عنوان دبیر تشکیلات جدید انتخاب شدند.
لازم به ذکر است که مسعود اعتصامی یکی از پیاده نظام های تحکیم و ادوار و همان شخصیت فحاشی است که به صورت پنهانی و مذبوحانه اقدام به تخریب نمایشگاه کتاب دانشجویان چپ کرد.جالب است که انتخاب این فرد به سمت دبیر تشکیلات انجمن اسلامی دقیقا پس از هتاکی های بی شرمانه اش به دانشجویان چپ در تجمع 16 آذر صورت گرفت.

Tuesday, December 12, 2006

وقتي ابراهيم يزدي و تحكيم هو مي شوند

در پي بحث هاي فراواني كه حول محور تجمع چهارشنبه(به مناسبت 16 آذر) صورت گرفته لازم ديديم به يك مسئله ي خاص كه سرمنشا بسياري بحث ها شد اشاره ي كوتاهي داشته باشيم تا شك وشبهه هاي احتمالي كه برخي غرض ورزانه به آن دامن ميزنند زدوده شده و وقايع همانگونه كه بوده در برابر مخاطبان قرار گيرد.

بيانيه ي ابراهيم يزدي

بر اساس توافقاتي كه بين دانشجويان چپ و دفتر تحكيم وحدت قبل از برگزاري برنامه صورت گرفته بود قرار بر آن شد كه دفتر تحكيم از دعوت ابراهيم يزدي و محسن آرمين و خواندن هرگونه بيانيه اي از سوي اشخاصي از اين دست خودداري كند اما در هنگام تجمع، دانشجويان در كمال تعجب مي بينند كه مجري برنامه از تقي رحماني دعوت به سخنراني مي كند . در هر صورت به هر زحمتي كه هست و با وجود تكراري و حوصله سر بر بودن تقي رحماني ، دانشجويان تقريبا آرام مي مانند تا سخنراني اش تمام شود، و در واقع در گوش كردن به سخنراني تقي رحماني به دفتر تحكيم امتياز مي دهند. اين مي گذرد و برنامه ادامه پيدا مي كند تا اينكه پس از خوانده شدن نامه ي ناصر زرافشان از زندان ، دانشجويان ميبينند كه يك تحكيمي با چهره اي حق به جانب پشت بلند گو قرار گرفته تا بيانيه ي ابراهيم يزدي را بخواند ـبا اين بهانه كه شما نامه زرافشان را خوانديدـ اين جاست كه ديگر دانشجويان تحمل نكرده و يك صدا يزدي را هو مي كنند و سپس فرياد مرگ بر آمريكايي ، نوكر امپرياليسم و . . . توسط بخش كثيري از جمعيت سر داده مي شود. دانشجويان اين بار قصد دارند كه اعلام گسست كامل خود را از چنين شخصيت هايي و چنين جريان هايي اعلام كنند. صداي سخنران به گوش كسي نمي رسد و دانشجويان هر لحظه بر فريادهايشان افزوده مي شود . در همين جاست كه يك عضو ادوار تحكيم وحدت جلو مي آيد و رو به معترضين با فحاشي آنها را به احزاب خارج كشور وصل مي كند. پس از اين حركت غير سياسي و بچه گانه ي عضو ادوار درگيري هايي جزئي صورت ميگيرد و مي رود تا در گيري شديدتر شود كه با تلاش هاي چند نفر از دانشجويان در گيري آرام مي شود. اما هنوز فريادها و شعارها براي جلوگيري از خوانده شدن بيانيه ي يزدي ادامه دارد. در اينجا تحكيمي ها كه دانشجويان را در موضعي بالاتر مي بينند از خواندن بيانيه ي يزدي صرف نظر مي كنند.
* بدون هيچ گونه تعارفي اين نشانه ي يك گسست آشكار است . يزدي، جريانش و جريان هاي ديگري همچون او نميتوانند براي دانشجويان به مثابه آلترناتيوي رهايي بخش عمل كنند و امروز دانشجويان اين موضوع را بهتر از هر زمان ديگري درك كرده اند و گويا كه راه رهايي را به خوبي شناخته اند. آيا پلاكاردها، شعارها، سخنراني ها و در كل تجمع سرخ امسال نشانگر همين موضوع نيست؟

گزارش تصویری استقبال دانشجویان پلی تکنیک از محمود احمدی نژاد









دومین گزارش تصویری استقبال دانشجویان پلی تکنیک از محمود احمدی نژاد




گزارش تصویری تجمع ۱۶ آذر در دانشگاه مازندران



گزارش تجمع ۱۶ آذر در دانشگاه مازندران

مراسم بزرگداشت روز دانشجو امروز (سه‌شنبه ۱۴ آذر) در پردیس مرکزی دانشگاه مازندران (بابلسر) برگزار شد. در این تجمع که بسیار باشکوه‌تر از سال‌های گذشته برگزار شد، حدود ۷۰۰ نفر از فعالین دانشگاه مازندران (بابل، بابلسر، ساری) شرکت کردند. این تجمع از دو لحاظ با تجمعات دانشجویی سال‌های گذشته متفاوت بود: اول رنگ و بوی آن که کاملاْ متمایل به چپ بود (هرچند طیف وسیعی از دانشجویان در تریبون آزاد آن سخنرانی کردند) و دوم برگزاری آن توسط فعالین مستقل دانشجویی.
این مراسم با خواندن سرود و شعارهای صنفی و سیاسی آغاز شده و پس از یک راهپیمایی، رو‌به‌روی سردر دانشکده‌ی علوم انسانی و اجتماعی تریبون آزادی برگزار شد. در این تریبون آزاد به انتقاد از سیاست‌های دولت مهرورزی و کلیت جمهوری اسلامی در قبال زندانیان سیاسی، دانشجویان توبیخ‌شده و ستاره‌دار، وضعیت تشکل‌های مستقل دانشجویی و ... پرداخته شد. لازم به ذکر است که در این روز حضور نیروهای امنیتی و اطلاعاتی در داخل و خارج از دانشگاه بسیار چشمگیر بود اما دانشجویان با درک این موقعیت که با این تعداد از تجمع‌کنندگان کاری از دست مسئولین حراست (که به‌شخصه در کنار تجمع‌کنندگان حضور داشتند!) ساخته نیست، بسیار پرشور در صحنه حاضر شدند. در آغاز تجمع یکی از گماشتگان حراست که در حال فیلمبرداری از تجمع بود، با تهدیدها و شعارهای دانشجویان مجبور به ترک مکان تجمع شد.
تعدادی از شعارهایی که روی پلاکاردهای این تجمع به چشم می‌خورد عبارت بود از:
دانشجو می‌میرد ذلت نمی‌پذیرد
سه دانشجو در سه هفته شرمتان کجا رفته
یک زمین یک نژاد
آزادی برابری برای همه
رهایی زن رهایی جامعه است
اعدام جزای هیچ گناهی نیست
دانشجو کارگر اتحاد اتحاد،
There Is Alternative
زندانی سیاسی آزاد باید گردد
ما در راه رهایی چیزی جز زنجیرهایمان برای از دست دادن نداریم و ...
منبع: فعالین مازندران mactivists.persianblog.com&postid=5920092

گزارش تصویری مراسم روز دانشجو (یکشنبه) در پلی تکنیک



Friday, December 8, 2006

گزارش دقیق از برنامه ی 16 آذر در دانشگاه تهران، در روز چهارشنبه 15 آذر

متأسفانه اخبار و گزارشات ارسالی از این برنامه به سایتهای خبری از طرف برخی گزارشگران داخلی به منتهای درجه از حقیقت منحرف بوده است . مثلا ً هنگام خواندن پیام ابراهیم یزدی ، با اعتراض گسترده ی چپها و حمایت بسیاری از دانشجویان از این اعتراض ، ادامه ی قرائت پیام یزدی نا ممکن شد و پیام نا تمام ماند . در صورتی که برخی سایتها بر خلاف این گزارش داده و اعلام کرده اند که پیام تا آخر خوانده شد .
به علاوه در تصاویری که از این برنامه برای سایتها ارسال شده است ، تصویر چندانی از حضور قاطع چپها و هژمونی کاملا ً مشخص آنها بر تجمع به چشم نمی خورد . تصاویر عمدتا ً گزینشی و از بخشهای بسیار کوچک مراسم گرفته شده است . در صورتی که یک نگاه اجمالی به برنامه ( به ویژه در مرحله ی تجمع در برابر سردر ) نشان می دهد که اکثریت پلاکاردها و برجسته ترین و مهمترین آنها از آن چپها بوده است .
در اخبار ارسالی برای سایت های خبری این برنامه ، منتهای انحراف به چشم می خورد . گزارشی که در ادامه می آید ، دقیق ترین گزارش از لحظه به لحظه ی ماجراست

تا ساعت 9/30 دقیقه صبح روز 15 آذر

از روز سه شنبه کارت های دانشجویی دانشجویان دانشگاه تهران به وسیله ی نیرو های حراست به شدت چک می شد و به دانشجویان دیگر دانشگاه ها ، اجازه ورود داده نمی شد. این قضیه روز چهارشنبه ( روز اجرای برنامه ) بیشتر تشدید شد و علاوه بر حراست ، نیروهای انتظامی نیز به چک کردن کارت دانشجویان پرداختند .
تا ساعت 10/30 صبح روز 15 آذر
از ساعت حدود45/9 در های دانشگاه تهران واقع در خیابان ۱۶ آذر به حالت نیمه بسته درآمد و عبور و مرور دانشجویان دانشگاه تهران به سختی صورت می گیرد. علاوه بر نیرو های حراست در جلوی هر کدام از درب های دانشگاه تهران ۲ تن از نیرو های انظامی و و چند تن از نیرو های امنیتی با لباس شخصی حضور دارند. حدود ساعت ۱۰ نیز در اصلی دانشگاه تهران به طور کامل بست شد و از آن هیچ عبور و مروی صورت نمی گیرد. آرام آرام در خیابان های اطراف نیرو های ضد شورش و امنیتی مستقر می شوند.
تا ساعت 11 صبح روز 15 آذر
هر لحظه بر حضور نیرو های انتظامی در اطراف دانشگاه تهران افزوده می شود. پیاده رو ی طرف درب اصلی دانشگاه تهران به طور کامل در اختیار نیرو های ضد شورش قرار دارد. درب اصلی دانشگاه معروف به درب ۵۰ تومانی نیز در اختیار آنان است و آن را بسته اند. در خیابان ۱۶ آذر نیروی های انتظامی و ضد شورش درها آن را در کنترل خود گرفته اند و رفت و آمد در آن به سختی صورت می گیرد.
همچنین بنا به اخباری که رسیده است مراکز نیرو های انتظامی و امنیتی در خیابان های فخر رازی و ۱۲ فروردین مملو از نیرو های ضد شورش یگان ویژه می باشد که در حالت آماده باش به سر می برند.
در ضمن تقاطع خیابان وصال شیرازی و انقلاب تبدیل به محل تجمع موتوسواران نیروی انتظامی شده است که با لباس های مخصوصی بر موتور های خود حالت آماده باش سوار هستند.
تا ساعت 11/30 صبح روز 15 آذر
علیرغم تمامی تدابیر شدید امنیت و انتظامی ، دانشجویانی که موفق به ورود به دانشگاه تهران شده اند مصمم هستند که برنامه خود را برگزار کنند. آنان آخرین هماهنگی ها را انجام داده اند و پلاکارد ها و شعار های خود را آماده کرده اند و هم اکنون از تمامی دانشکده های دانشگاه تهران به سمت دانشکده فنی در حال حرکت هستند.
گویا نیرو های امنیتی و حراستی که در درون دانشگاه تهان به سر می برند با برخورد های موردی سعی در ایجاد تنش دارند اما به خاطر حضور زیاد دانشجویان تاکنون نتوانسته اند برخورد جدی انجام دهند.
تا ساعت12.30
طبق آخرین خبر رسیده در ساعت ۱۲ دانشجویان تجمع خود را جلوی سر در اصلی دانشکده فنی آغاز کرده و به سمت در۱۶ آذر رفتند و آن جا بعد از دقایقی که با نیرو های حراست و انتظامی درگیر شدند با سر دادن شعار های : حراست درو وا کن ، درو وا کن درو واکن ، یا باز میشه یا میشکنه ، آزادی مساوات تحریم انتخابات ، درو بشکن درو بشکن ، می کشم می کشم آنکه برادرم کشت ، کارگر دانشجو اتحاد اتحاد و ... با کمک دیگر دانشجویانی که در پشت در اصلی خیابان ۱۶ آذر ایستاده بودند بالاخره در ساعت حدود 12/30 موفق شدند که در ۱۶ آذر را بشکنند و حدود ۵۰۰ نفر از دانشجویان و افرادی که پشت در بودند موفق به ورود به دانشگاه شدند و در این لحظه شعار :
دانشجو می میرد ذلت نمی پذیرد توسط این جمعیت حدود هزار نفره سر داده شد
تا ساعت 13
دانشجویان پس از آن که موفق شدند به کمک دیگر دانشجویانی که در بیرون دانشگاه قرار داشتند در ۱۶ آذر را بشکنند با راهپیمایی به سمت سر در دانشکده فنی دانشگاه تهران رفتند . جمعت این دانشجویان بالغ بر ۱۵۰۰ تا ۲۰۰۰ نفر تخمین زده می شوند این دانشجویان در حین راهپیمایی خود و تجمع در دانشکده فنی شعار های زیر را سر می دادند:
ـ دانشجوی می میرد ذلت نمی پذیرد
وزیر بی کفایت استعفا استعفا
آزادی مساوات تحریم انتخابات
مرگ بر دیکتاتور
مرگ بر استبداد
کارگر ، دانشجو ، اتحاد اتحاد
برپاخیز ، از جاکن ، بنای کاخ دشمن
زندانی سیاسی آزاد باید گردد
اسانلو ، زرافشان آزاد باید گردند
می کشم ، می کشم آنکه برادرم کشت
دانشجویان در مقابل سر در اصلی دانشکده فنی تجمع کرده اند و هر لحظه بر تعداد آنان افزوده می شود و چند تن از فعالین دانشجویی از جمله نیکونسبتی از اعضای دفتر تحکیم وحدت مشغول سخنرانی بر دانشجویان هستند و دانشجویان هم هر از چند گاهی شعار هایی سر می دهند.
تا ساعت13/30
سخنرانی ها ادامه دارد. علی رضا نیکو نسبتی از فعالین دفتر تحکیم که صبح امروز هنگام ورود به دانشگاه توسط نیرو های حراست مورد ضرب و شتم قرار گرفته بود در سخنانی عملکرد نا مناسب وزارت علوم را نکوهش کرد و در مورد دانشجویان ستاره دار و فضای امنتی برای دانشجویان فعال سیاسی و صنفی صحبت کرد. پس از ایشان آقای تقی رحمانی سیاسی در سخنانی به لزوم اتحاد بین تمامی دانشجویان و جنبش ها در مقابل استبداد حاضر سخنانی ایراد کردند .
پس از ایشان بهزاد باقری بیانیه ای را از طرف فعالین "چپ رادیکال " دانشگاه های تهران خواند که در آن ضمن حمایت از خواست دانشجویان مبنی بر حق آزادی بیان و حق تشکل های مستقل دانشجویی به مسائل صنفی ـ سیاسی دانشگاه خصوصا تفکیک جنسیتی که ظلم به زنان دانشجو است اشاره شده بود. همچین در بخش دیگری از این بیانیه بر لزوم اتحاد استراتژیک بین جنبش های دانشجویی ـ کارگری و زنان صحبت شده بود . همچنین در این بیانه آمده بود که تمامی زندانیان سیاسی خصوصا ناصر زرافشان وکیل خانواده های قربانیان قتل ها زنجیره ای و منصور اسانلو رئیس هیئت مدیره سندیکای کارگری تاکید شده بود. و در نهایت از مبارزات آزادی خواهانه و برابری طلبانه جنبش دانشجویی جنبش طبقه کارگر و جنبش زنان حمایت شده بود.
شعار هایی که در این زمان سر داده شد
دانشجو می میرد ذلت نمی پذیرد
مرگ بر استبداد
مرگ بر دیکتاتور
ستاره دانشجو مدال افتخار است
آزادی مساوات تحریم انتخابات
اسانلو زرافشان آزاد باید گردد
زندانی سیاسی آزاد باید گردد
دانشجو کارگر اتحاد اتحاد
پلاکارد هایی نیز با مضامین مختلف در میان دانشجویان به چشم می خورد از جمله:
سوسیالیسم یا بربریت
زر افشان ـ اسالنو آزاد باید گردد
۳ خودکشی ۲ مرگ ۱ قتل این است دانشگاه
آزادی بیان و تشکل مستقل
دیوار های استبداد فرو خواهد ریخت
رهایی جامعه رهایی زنان است
تشکل کارگری ایجاد باید گرد
از مبارزات کارگران سندیکا شرکت واحد حمایت می کنیم
ستاره ها را به آسمان باز گردانید نه کارنامه دانشجویان
در ادمه بیانیه « دانشگاه پادگان نیست » در این تجمع قرائت شد.
ساعت 15.00
در ادامه سخنرانی ها چند تن دیگر از دانشجویان حول و حوش مسائل صنفی و سیاسی دانشگاه ها صحبت کردند از جمله سعید حبیبی از فعالین چپ دانشجویی در سخنانی ضمن اشاره به فضای کنونی استبداد حاکم بر جامعه و فضای نظامی خارجی بر این نکته تاکید کرد که اکنون باید در دو جبهه ی استبداد داخلی و امپریالیسم خارجی مبارزه کرد و همچنان که استبداد و خفقان داخلی را به چالش باید کشید باید جلوی خطر حمله نظامی خارجی و تحریم های اقتصادی که مردم عادی را تحت فشار مضاعف قرار می دهد مقاومت و مبارزه کرد. همچنین پیام دکتر ناصر زرافشان نیز برای جمع قرائت شد که با فریادهای « درود بر زرافشان » مورد استقبال دانشجویان قرار گرفت .
در پایان ، پیام ابراهیم یزدی دبیر کل نهضت آزادی می خواست خوانده شود که با اعتراض شدید تمامی دانشجویان حاضر در تجمع روبرو شد و دانشجویان حاضربه تبعیت از طیف چپ رادیکال با سر دادن شعار و اعتراض اجازه ندادند پیام دبیر کل نهضت آزادی خوانده شود و سازشکاری این جریان را با شعارهای « مزدور برو بیرون » محکوم کردند . پیام یزدی نیمه تمام ماند .
بعد از پایان سخنرانی ها دانشجویان با در دست گرفتن پلاکارد هایی که شعار های شان بر آن نقش بسته بود به سمت سردر اصلی دانشگاه تهران حرکت کرده اند

ساعت 15.30
دانشجویان توانستند سد ایجاد شد توسط نیرو های حراست در جلوی سر در دانشگاه تهران را بشکنند و در نهایت در پشت سردر اصلی دانشگاه تهران دست به تجمع بزدند. نیروی انتظامی و نیروی های سرکوبگر امنیتی به همراه یگان های ویژه ضد شورش جلوی سردر دانشگاه به ردیف ایستاده بودن و همچنین خیابان انقلاب و پیاده رو های مقابل دانشگاه را هم تحت نظر خود داشتند ، با این وجود مردم به نشانه ی همبستگی با دانشجویان در مقابل دانشگاه در پیاده رو ها و خیابان انقلاب دست به تجمع زده بودند
داشجویان در زمان تجمع در پشت سردر اصلی دانشگاه تهران شعار هایی بر ضد نیرو یها سرکوبگر انتظامی و امنیتی سر دادند از جمله:
نیروی انتظامی خجالت خجالت
پلیس مزدور نمی خوایم حکومت زور نمی خوایم
کارگر، دانشجو اتحاد اتحاد
زندانی سیاسی آزاد باید گردد
پلاکاردهای سرخ چپها به صف جلوی در اصلی قرار گرفت . این پلاکاردها با مضامین زیر در برابر دیدگان مردم خیابان انقلاب برافراشته شده بودند .:
آزادی ، برابری
سوسیالیسم یا بربریت
کارگر ، دانشجو ، اتحاد اتحاد
دانشگاه پادگان نیست
در راه آزادی جز زنجیرهایمان چیزی برای از دست دادن نداریم
جنبش دانشجویی متحد جنبش کارگری و جنبش زنان
ما از مطالبات و مبارزات طبقه کارگر حمایت می کنیم
تصمیم ما بر این است که از زندگی بد بیشتر از مرگ بهراسیم
زندانی سیاسی آزاد باید گردد
اسانلو، زرافشان ، آزاد باید گردند
و ....
سپس به سمت درِ درهم شکسته ی 16 آذر حرکت کرده و شعار وزیر بی کفایت استعفا استعفا را سر دادند . پس از تجمع در این مکان و بالا بردن پلاکاردهای مذکور ( همانها که در برابر سردر بالابرده بودند ) به سمت میدان وسط دانشگاه تهران رفته و در آنجا به تجمع خود پایان دادند .
دانشجویان تا دیر وقت در دانشگاه به صورت پراکنده حضور داشتند تا فضای امنیتی خارج دانشگاه تعدیل شود و سپس با احتیاط و با رعایت اصول امنیتی دانشگاه را ترک کردند .

نکات قابل توجه :
- نیروهای ناسیونالیست کرد هم به شکلی کاملا جداگانه و در منطقه ای مشخص با احتراز از اینکه با جریانات دیگر آمیختگی بیابند خود را به محل برگزاری مراسم رسانده بودند . اینان هر از گاهی شعارها و سرودهایی به زبان کردی ( و از جمله سرود " ای رقیب " ) سر می دادند که به دلیل اینکه تنها برای خودشان قابل فهم بوده !!و دیگران توانایی برقراری ارتباط با آن را نداشتند باعث خستگی و کسالت جمعیت می گردید .
- سردادن سرود ناسیونالیستی " ای ایران ... " از جانب انجمنیها و لیبرالها چندین بار با مخالفت دانشجویان چپ روبه رو گردید و به همین خاطرهیچ گاه به اتمام نرسید . علاوه بر محتوای ارتجاعی این سرود ، خوانده شدن آن ممکن بود در تقابل با نیروهای ناسیونالیست کرد تلقی شده و فضا را متشنج نماید . در ضمن نیروهای چپ خود مستقلا چندین بار مستقلا شعارهایی در حمایت از جنبش رفع ستم ملی در کردستان سر دادند . ( شعار این بود : " کشتار در کردستان محکوم باید گردد" )
- قرار بود مراسمی مشابه مناسک بسیجیها از جانب فعالین انجمن اسلامی دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران (طیف سنتی ، ائتلافی از جبهه مشارکت و نهادهای امنیتی ) و با سخنرانی حمیدرضا جلایی پور و مصطفی تاجزاده در تالار فردوسی دانشکده ادبیات برگزار گردد که با استقبال حدود 30-20 تن از دانشجویان روبروگردید در حالیکه در بیرون از این سالن بانگ شعارهای چند هزار نفر از دانشجویان فضای دانشگاه را به لرزه در آورده بود . به راستی که برگزاری مراسم 16 آذر به سبک مشارکتی را باید آیینه ای از وضعیت این نیروها در سطح جامعه تلقی کرد .
- از جانب فعالین لیبرال و انجمنی چندین بار شعار " شرکت در انتخابات خبرگان و شوراهای اسلامی " سر داده شد که با مخالفت شدید و " هو " کردن دانشجویان چپ و بدنه دانشجویان روبرو گردید و متقابلا شعار " آزادی ، مساوات ، تحریم انتخابات " سر داده شد . در ضمن صحبتهای یکی از سخنرانان منتسب به این طیف نیزهنگامی که در مورد فواید " شرکت در انتخابات " صحبت می کرد به دلیل مخالفت شدید دانشجویان قطع گردید و او ناچار شد موضوع صحبت خود را تغییر دهد .
- به علت حاکم بودن مطلق شعارها و پلاکاردهای فعالین چپ بر فضای مراسم ، خبرنگاران و عکاسان وابسته به جریانات دیگر( اصلاح طلبان ، لیبرالها و ....) و گرایشهای وابسته به حاکمیت اینجا و آنجا در گوشه کنار در حال گرفتن عکسهایی با نمای بسته از پوسترهای محدود لیبرالها و انجمنیها مشاهده می شدند در حالیکه به دقت سعی داشتند که از انعکاس پلاکاردهای متعدد سرخ مربوط به جریان چپ در عکسهایشان خودداری کنند که البته این کار عملا غیر ممکن بود .
البته دست پخت اینها را می توان در عکسهای تک نفره در سایتهای مختلف مشاهده کرد